
توقع بيشازحد و زمان محدود منبع استرساند. مديراني كه اعتماد نميكنند، روحيه را تضعيف ميكنند. تعريف ناكافي از وظايف، احساس بلاتكليفي ميآورد. عدم همدلي در تيم باعث انزوا ميشود. ضعف در ارتباطات سازماني موجب سوءتفاهم ميشود. كارمنداني كه ديده نميشوند، دلسرد ميگردند. رقابت ناسالم حس امنيت را ميكاهد. نبود فضا براي ابراز نظر اختناق ايجاد ميكند. همه اينها سلامت روان را تهديد ميكنند.
۲. علائمي كه بايد جدي گرفته شوندافسردگي در محل كار هميشه آشكار نيست. كمحرفي ناگهاني يا اشتياق پايين نشانهاند. افت كيفيت كاري و كاهش تمركز رايجاند. بهانهجويي براي دوري از محل كار ظاهر ميشود. فرد از انتقاد بيشازحد ناراحت ميشود. دلزدگي از جلسات و تيم آشكار است. بيخوابي يا پرخوابي ديده ميشود. تغيير ناگهاني در عادات كاري اتفاق ميافتد. همه اينها نياز به توجه فوري دارند.
۳. تأثيرات منفي بر بهرهوري و كار تيميافسردگي بهرهوري را بهشدت كاهش ميدهد. تعامل سازنده بين اعضاي تيم سخت ميشود. فرد كمتر ابتكار عمل نشان ميدهد. زمانبندي پروژهها مختل ميشود. روحيه منفي به ديگران نيز سرايت ميكند. غيبتها افزايش يافته و بار روي ديگران ميافتد. مديريت با چالش نيروي انساني مواجه ميشود. سازمان بهتدريج اعتبار خود را از دست ميدهد. نتيجه آن: فرسايش منابع انساني.
۴. استراتژيهاي مقابله فردي با فشار روانيزمان مشخصي را به بازسازي ذهن اختصاص دهيد. هر روز چند دقيقه مديتيشن انجام دهيد. دفترچه يادداشت احساسات نگهداريد. از شبكه اجتماعي سالم استفاده كنيد. به برنامه خواب خود توجه كنيد. ورزش منظم را جزو روتين قرار دهيد. تمرين "نه گفتن" داشته باشيد. كمك حرفهاي بگيريد اگر نياز بود. زندگي شخصي را فداي كار نكنيد.
۵. وظايف كارفرما براي كاهش افسردگي كاريايجاد فرهنگ روانآگاهانه ضروري است. سلامت روان بايد بخشي از سياست رسمي باشد. حمايت رواني در زمان بحران حياتي است. منابع مشاوره در دسترس و رايگان باشد. مديريت بايد بهطور منظم بازخورد بگيرد. مرخصي رواني به رسميت شناخته شود. آموزش تعادل زندگيكاري به كارمندان داده شود. كارمندان بايد در بهبود شرايط نظر دهند. در نهايت، سازماني موفق است كه سلامت را جدي بگيرد.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۰ تير ۱۴۰۴ساعت:
۰۴:۵۸:۱۱ توسط:رها موضوع:

منشأهاي استرسزاي كاريعدم وضوح در وظايف شغلي ذهن را درگير ميكند. توقعات بالا بدون امكانات كافي، كارمندان را ميفرسايد. تضاد با همكاران يا مديران انرژي رواني را تحليل ميبرد. حس عدم امنيت شغلي ترس دائمي به همراه دارد. نبود مشاركت در تصميمگيريها حس ناديدهگرفتهشدن ميآورد. نبود بازخورد منصفانه باعث نااميدي ميشود. كمبود منابع براي انجام وظايف باعث فشار مضاعف ميشود. عدم توجه به توازن زندگي و كار خستهكننده است. در نهايت، اين عوامل منجر به افسردگي ميشوند.
۲. نشانههايي كه نبايد ناديده گرفتاحساس دلسردي و بيمعنايي در كار. بيقراري، زودرنچي يا پرخاشگري غيرعادي. افزايش اشتباهات كاري و بيتوجهي به جزئيات. شكايت از دردهاي بيدليل مثل كمردرد. افت عملكرد بدون دليل فني. عدم حضور مداوم در جلسات يا محل كار. احساس خستگي حتي بعد از استراحت. نارضايتي از خود و محيط. كنارهگيري اجتماعي حتي در محيطهاي دوستانه.
۳. آسيبهاي سازماني ناشي از غفلت روانيسازمان با كاهش خلاقيت روبهرو ميشود. انگيزه در ميان كارمندان از بين ميرود. هزينههاي منابع انساني افزايش مييابد. روابط كاري سرد و بيروح ميشود. بازخورد مشتريان منفيتر ميشود. پروژهها كند يا بيكيفيت اجرا ميشوند. استعدادهاي خوب شركت را ترك ميكنند. انرژي كلي سازمان تحليل ميرود. نتيجه نهايي: افت بهرهوري و اعتبار.
۴. عادات مفيد براي روان سالم در كارآب كافي بنوشيد و غذاي سالم بخوريد. حركات كششي ساده در محل كار انجام دهيد. براي استراحت ميان كار وقت بگذاريد. به موفقيتهاي خود—even كوچك—توجه كنيد. ارتباط با دوستان يا خانواده را حفظ كنيد. فضاي كار خود را مرتب و آرام نگه داريد. محدوديت براي پاسخگويي خارج از ساعات كاري ايجاد كنيد. در صورت نياز به كمك، سريعاً اقدام كنيد. ذهنآگاهي را تمرين كنيد.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۰ تير ۱۴۰۴ساعت:
۰۴:۵۷:۵۳ توسط:رها موضوع:

كارهاي مداوم بدون وقفه استرسزا هستند. مديران غيرقابلدسترس باعث سردرگمي كارمندان ميشوند. تعارض ميان همكاران تنشزا است. نداشتن چشمانداز مشخص موجب بيانگيزگي ميشود. نبود حمايت رواني فرد را منزوي ميكند. ساعت كاري زياد انرژي ذهني را تخليه ميكند. سيستمهاي ناكارآمد موجب نارضايتي ميشوند. نبود شفافيت در تصميمات استرسآور است. اين عوامل محيط را به محل اضطراب تبديل ميكنند.
۲. رفتارهايي كه نشان از افسردگي دارندكارمند ديگر براي پيشرفت تلاش نميكند. از مكالمات روزمره فاصله ميگيرد. نميتواند بهدرستي تمركز كند. فراموشكاري در كارها افزايش مييابد. واكنشهاي احساسي شديد دارد. انگيزه براي انجام سادهترين كارها ندارد. بارها به تغيير شغل فكر ميكند. علاقهاي به موفقيت شخصي ندارد. اين علائم نياز به توجه فوري دارند.
۳. كاهش عملكرد تحت فشار روانيبازده كاري بهشدت پايين ميآيد. همكاري با ديگران سخت ميشود. اعتمادبهنفس فرد كاهش مييابد. انتقادات را تهديد تلقي ميكند. ابتكار عمل از بين ميرود. احتمال خطا افزايش مييابد. فرد دچار فرسودگي ذهني ميشود. همكاران فشار بيشتري احساس ميكنند. اين چرخه منفي ادامه مييابد.
۴. راهكارهاي عملي فردي براي مقابلهبراي خود زمان اختصاص دهيد. تكنيكهاي تنفسي را تمرين كنيد. به بدن خود گوش دهيد و استراحت كنيد. ورزش سبك را در برنامه بگنجانيد. تغذيه مناسب را رعايت كنيد. از انجام كارهاي بيشازحد پرهيز كنيد. درخواست كمك را نشانه ضعف ندانيد. در صورت نياز مرخصي بگيريد. احساسات خود را يادداشت كنيد.
۵. اقدامهاي سازماني مفيد براي كاهش تنشمديران بايد با همدلي رفتار كنند. دورههاي آموزشي سلامت روان برگزار شود. امكان دوركاري يا انعطاف ايجاد شود. خطوط مشاوره براي كارمندان فعال شود. فرهنگ سازماني بر مبناي درك شكل گيرد. كارمندان در تصميمگيري مشاركت داده شوند. كارها منصفانه تقسيم شود. استراحتهاي كافي در نظر گرفته شود. پشتيباني رواني در سياست سازماني گنجانده شود.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۰ تير ۱۴۰۴ساعت:
۰۴:۵۷:۳۶ توسط:رها موضوع:

بار زياد كاري بدون زمانبندي مناسب فشارزا است. عدم وجود تعادل ميان زندگي شخصي و شغلي، روان را فرسوده ميكند. فرهنگ سازماني بسته و غيرشفاف اضطرابزا ميشود. رفتارهاي زورگويانه يا سمي از سوي مديران يا همكاران، امنيت رواني را از بين ميبرد. نبود پاداش يا قدرداني، انگيزه را كاهش ميدهد. ساختار غيرمنعطف سازماني فرد را ناتوان ميسازد. بيتوجهي به نيازهاي رواني نشانه محيط ناسالم است. رقابت ناسالم روحيه جمعي را از بين ميبرد. اين مجموعه فضا را براي بروز افسردگي آماده ميسازد.
۲. چگونگي تشخيص اختلال رواني در كاركنانفرد ناگهان درونگرا ميشود. علاقهاش به گفتوگو يا خلاقيت از بين ميرود. كارهايي كه قبلاً بهراحتي انجام ميدادند، حالا برايش سختاند. دچار اختلال در خواب ميشود. ممكن است دائم احساس گناه كند. تمركزش پايين آمده و اغلب گيج است. از جلسات فرار ميكند يا خاموش مينشيند. احساس ميكند بيارزش و ناتوان است. همه اينها نشانههايي هشداردهندهاند.
۳. چگونه سازمان آسيب ميبيند؟كاركنان فرسوده بهرهوري ندارند. روابط تيمي ضعيف و ناهماهنگ ميشود. فشار مضاعف روي ساير اعضاي تيم ميافتد. ابتكار و خلاقيت كاهش مييابد. تصميمگيريها با تأخير همراه است. چرخش نيروي انساني افزايش مييابد. روحيه عمومي كاهش يافته و نااميدي پديد ميآيد. مشتريان متوجه نارضايتي كارمندان ميشوند. درنهايت، اعتبار سازمان زير سؤال ميرود.
۴. شيوههاي تقويت روان فرديروزانه زماني را فقط به خود اختصاص دهيد. نوشتن احساسات به كاهش اضطراب كمك ميكند. پيادهروي در فضاي باز روحيه را بهبود ميدهد. تكنيك تنآرامي را تمرين كنيد. از نوشيدنيهاي محرك مانند كافئين پرهيز نماييد. مشاوره روانشناسي را جدي بگيريد. بين زمان كار و استراحت مرز بگذاريد. اهداف كوچك روزانه تعيين كنيد. حمايت عاطفي دوستان يا خانواده را دريابيد.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۰ تير ۱۴۰۴ساعت:
۰۴:۵۷:۲۵ توسط:رها موضوع:

كار بيوقفه و هدفهاي غيرواقعي استرس ايجاد ميكند. مديراني كه فقط انتقاد ميكنند، انگيزه را نابود ميسازند. نبود بازخورد سازنده، حس بيارزشي ميآورد. رقابت افراطي بين كاركنان اضطرابآور است. ساختار مبهم وظايف سردرگمي ميآورد. ناديدهگرفتهشدن تلاشها نااميدي ميآورد. فشار دائمي براي نتيجه فوري به خستگي رواني ميانجامد. قطع ارتباط انساني در محل كار احساس بيگانگي ايجاد ميكند. اين تركيب، زمينهساز مشكلات رواني ميشود.
۲. علامتهاي هشداردهنده در كارمندانعدم اشتياق به شركت در جلسات ديده ميشود. فرد گوشهگير ميشود و تمايلي به گفتگو ندارد. شكايت از سردرد يا درد پشت بدون دليل جسمي ظاهر ميشود. اشتباهات زياد و بدون توضيح بروز ميكند. افراد تمايل به ترك محيط كار دارند. واكنشهاي احساسي شديد مثل گريه يا عصبانيت ممكن است ديده شود. تمركز پايين در كار مشهود است. بدخوابي و بينظمي خواب تكرار ميشود. حالتهاي رواني ناپايدار علامت مهميست.
۳. تأثير روانفرسايي بر شغل و سازمانكارمند ديگر انرژي لازم براي انجام كار ندارد. تعهد شغلي كاهش مييابد. همكاري در گروه سختتر ميشود. بهرهوري كل تيم دچار افت ميگردد. سازمان بايد هزينه بيشتري براي جايگزيني بپردازد. مشتريان ممكن است نارضايتي نشان دهند. اعتبار سازمان كاهش مييابد. كارمندان سالم نيز تحت تأثير قرار ميگيرند. در نهايت، آسيب رواني به نفع هيچكس نيست.
۴. تمرينهاي مفيد براي بهبود رواننفس عميق كشيدن در بين جلسات مفيد است. از تكنولوژي براي استراحت هم استفاده كنيد. گوش دادن به موسيقي آرامشبخش در حين كار مؤثر است. ورزش منظم خلقوخو را بهبود ميدهد. تهيه فهرست وظايف روزانه از سردرگمي جلوگيري ميكند. قدرداني از خود را فراموش نكنيد. درباره احساسات خود با كسي حرف بزنيد. محدودسازي ساعات كاري، ضروريست. اگر لازم است، مرخصي بگيريد.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۰ تير ۱۴۰۴ساعت:
۰۴:۵۷:۱۵ توسط:رها موضوع:
.png)
محيطهايي كه در آنها فشار كاري بيشازحد است، منبع تنشاند. عدم قدرداني از عملكرد باعث كاهش انگيزه ميشود. وقتي كارمندان دائم نگران آينده شغلي باشند، اضطراب شكل ميگيرد. روابط كاري ناسالم و رقابتي باعث تنهايي و فشار ميشود. اهداف مبهم يا غيرممكن فرد را سرخورده ميكند. نبود توازن بين كار و زندگي فردي تأثير منفي دارد. جلسات پيدرپي و بينتيجه نيز خستگي ذهني ميآورد. كنترلگري مديران فضاي اعتماد را از بين ميبرد. در نتيجه، سلامت رواني كارمند به خطر ميافتد.
۲. نشانههاي نگرانكننده رواني در محل كاراحساس ناتواني در شروع كار از علائم مهم است. فرد ممكن است بهسختي تمركز كند يا تصميم بگيرد. كمحرفي يا كنارهگيري از جمع رايج ميشود. تغيير در الگوي خواب يا اشتها بروز ميكند. بيقراري يا زودعصبي شدن ديده ميشود. كارمندان ممكن است حس بيارزشي پيدا كنند. اشتباهات زياد و ناگهاني در كار پديد ميآيد. تمايل به ترك زودهنگام محل كار افزايش مييابد. در نهايت، بيعلاقگي به شغل آشكار ميشود.
۳. عملكرد شغلي زير سايه اختلالات روانيبهرهوري كاهش چشمگيري مييابد. تعاملات كاري ضعيف ميشود. روحيه تيمي لطمه ميبيند. تأخير در اجراي وظايف تكرار ميشود. كيفيت خروجيها افت ميكند. ريسك اشتباهات فاحش افزايش مييابد. فرد ممكن است درخواست انتقال يا استعفا دهد. همكاران از پوشش ضعف ديگران خسته ميشوند. سازمان با چالشهاي منابع انساني روبهرو ميشود.
۴. پيشنهادهاي كاربردي براي سلامت روان فرديزماني را به آرامسازي ذهن اختصاص دهيد. پيادهروي يا ورزش سبك روزانه كمك ميكند. تنظيم خواب منظم ضروري است. وعدههاي غذايي سالم بخوريد. با افراد مثبتنگر در ارتباط باشيد. به موفقيتهاي كوچك خود توجه كنيد. در صورت نياز «نه» بگوييد. از روانشناس كمك بگيريد. خودتان را براي بهتر شدن تحت فشار نگذاريد.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۰ تير ۱۴۰۴ساعت:
۰۴:۵۶:۵۷ توسط:رها موضوع:

كار بيشازحد، تعريف نادرست وظايف و نبود بازخورد مثبت، محيط را تنشزا ميكند. وقتي كارمند احساس كند كسي به زحماتش توجه ندارد، دچار افت روحيه ميشود. نبود حمايت عاطفي از سوي مديريت باعث ميشود فرد تنها و درمانده بماند. احساس بيثباتي شغلي نيز نگراني دائمي ايجاد ميكند. اگر محيط رقابتي و خصومتآميز باشد، حس امنيت كاهش مييابد. ارتباطات مبهم ميان همكاران استرسزا ميشود. تحقير يا ناديدهگرفتهشدن در جلسات تأثير منفي دارد. كار بدون اختيار تصميمگيري انگيزه را از بين ميبرد. در اين شرايط، اضطراب و افسردگي كمكم به بخشي از روزمره كارمند تبديل ميشود.
۲. چگونگي شناخت مشكلات رواني در كارمندانعلائم ممكن است در ظاهر رفتاري بروز يابد. كاهش تعامل با همكاران نشانه آشكاري است. اختلال در تمركز و ضعف در تصميمگيري مشاهده ميشود. فرد ممكن است مرتباً احساس خستگي كند. ناتواني در مديريت زمان و بهتعويقانداختن كارها نيز رايج است. خواب ناكافي يا افراطي نيز از نشانههاست. بروز دردهاي بيعلت مانند معدهدرد يا سردرد هشداردهنده است. بيتفاوتي نسبت به پيشرفت شغلي ممكن است ديده شود. تحريكپذيري بالا نيز از علائم رواني مرتبط است.
۳. اثرات روانفرسودگي در روند كاركيفيت عملكرد كارمند دچار افت ميشود. كارهاي عقبافتاده باعث فشار بيشتر ميشوند. ايجاد حس ناكارآمدي در فرد رخ ميدهد. ارتباطات كاري آسيب ميبيند و همكاري كاهش مييابد. بهرهوري كلي تيم افت ميكند. برخي كارمندان ترجيح ميدهند استعفا دهند. حتي ممكن است شغل فعلي را تهديدي براي سلامت خود ببينند. شركت نيز از اين افت عملكرد زيان ميبيند. در نهايت، هزينههاي پنهان روحي و مالي براي همه افزايش مييابد.
۴. روشهاي فردي مقابله با فشارهاي رواني شغليافراد بايد به بدن و ذهن خود توجه كنند. اختصاص زماني به خود از اهميت زيادي برخوردار است. تنفس آگاهانه و ورزشهاي هوازي مؤثرند. بايد زمان كار و استراحت را متعادل ساخت. از مسئوليتهاي اضافه بدون دليل پرهيز شود. تغذيه سالم، خواب منظم و تعامل با دوستان نقش كليدي دارد. مطالعه و يادگيري روشهاي مديريت استرس توصيه ميشود. مراجعه به روانشناس و بيان مشكلات كمك ميكند. مراقبت از سلامت روان مثل سلامت جسم ضروريست.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۰ تير ۱۴۰۴ساعت:
۰۴:۵۶:۲۶ توسط:رها موضوع:

وظايف سنگين، نظارت دائمي و ابهام در مسئوليتها ميتوانند ريشه مشكلات رواني باشند. نداشتن امنيت شغلي و ترس از اخراج باعث نگراني مزمن ميشود. رقابت ناسالم و محيط خصمانه، اعتماد بهنفس افراد را فرسوده ميكند. وقتي تعاملات درون تيمي ضعيف باشد، احساس تنهايي بهوجود ميآيد. اهداف غيرقابلدستيابي افراد را دلسرد و نااميد ميكند. نبود تعادل ميان شغل و زندگي شخصي انرژي رواني را تحليل ميبرد. كار در تعطيلات يا پاسخ به ايميلهاي شبانه فشار مضاعفي تحميل ميكند. كمبود فرصت استراحت ذهن را فرسوده ميسازد. در نهايت، فرهنگ سازماني نامطلوب ميتواند منبع اصلي اختلالات رواني باشد.
۲. علائم رواني در كارمندان افسرده و مضطربتمركز پايين و بيحوصلگي در انجام وظايف بسيار شايع است. كاهش انرژي و تمايل به انزوا از ديگر نشانههاست. فرد ممكن است دچار بدخوابي يا تغيير در اشتها شود. شكايات جسمي بدون علت پزشكي خاص نيز ديده ميشود. رفتار تند و پرخاشگري ناگهاني ميتواند نشانهاي از استرس باشد. فرد ممكن است نسبت به آينده شغلي خود دچار يأس شود. سردرگمي در تصميمگيريهاي ساده بروز ميكند. احساس شكست مداوم و خودسرزنشي نيز ديده ميشود. در موارد شديد، قطع ارتباط با ديگران و بيانگيزگي كامل رخ ميدهد.
۳. اثرات منفي اختلالات رواني بر كاركاهش بهرهوري اولين نتيجه اضطراب و افسردگي است. كيفيت كار پايين آمده و بازخوردهاي منفي بيشتر ميشود. اين شرايط روحيه تيم را نيز تضعيف ميكند. احتمال ترك شغل يا استعفاي زودهنگام افزايش مييابد. كارمند ممكن است بهصورت مكرر مرخصي بگيرد. اشتباهات و ناتواني در پاسخگويي به وظايف ديده ميشود. روابط كاري دچار تنش ميشوند. غيبتهاي غيرمنتظره نيز رايجاند. در نهايت، سازمان با كاهش كيفيت خدمات و محصولات مواجه ميشود.
۴. اقدامات فردي براي كنترل فشار رواني شغليخودآگاهي و پذيرش احساسات نخستين گام است. برنامهريزي روزانه براي استراحت الزاميست. ورزش، يوگا و مديتيشن تأثير بالايي در آرامش ذهن دارند. پرهيز از تعهدات اضافي، فشار را كم ميكند. مراجعه به متخصص روانشناسي بسيار توصيه ميشود. صحبت كردن با افراد قابلاعتماد ميتواند آرامشبخش باشد. داشتن خواب كافي و تغذيه مناسب بر بهبود خلقوخو مؤثر است. ارتباط مثبت با همكاران در كاهش تنش نقش دارد. تعيين حد و مرز براي ساعات كاري نيز بسيار مهم است.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۰ تير ۱۴۰۴ساعت:
۰۴:۵۶:۲۱ توسط:رها موضوع:

تحميل بار كاري خارج از توان كارمند باعث فرسودگي ميشود. نبود قدرداني كافي انگيزه را كاهش ميدهد. مديريت ناكارآمد و رفتارهاي غيرحمايتي استرسزا هستند. ترس از ارزيابي منفي و تنبيه روان كارمند را تخريب ميكند. جلسات بينتيجه و طولاني ذهن را آشفته ميكند. اگر اهداف سازماني شفاف نباشند، فرد دچار سردرگمي ميشود. نبود استقلال در تصميمگيري احساس بيقدرتي ايجاد ميكند. رقابت ناسالم منجر به تخريب همكاران ميشود. محيط بياعتمادي بستر رشد اضطراب و افسردگي است.
۲. شاخصهاي رفتاري و جسمي اضطراب كاريحس خستگي مداوم، حتي پس از استراحت، يكي از نشانههاست. بيميلي به شروع روز كاري آشكار است. تمايل به كنارهگيري از گروه يا جلسات ديده ميشود. بروز دردهاي جسمي بدون علت پزشكي رايج است. كاهش بهرهوري و تمركز در انجام كارها مشهود است. تعلل و تأخير در تحويل پروژهها اتفاق ميافتد. رفتارهاي دفاعي يا عصبي هنگام انتقاد ممكن است بروز كند. فرد به موفقيتهاي گذشتهاش بياعتماد ميشود. احساس گناه يا بيارزشي نيز پديدار ميشود.
۳. پيامدهاي اختلال رواني بر كارايي سازمانكارمند دچار كاهش بهرهوري ميشود. پروژهها با تأخير مواجه ميگردند. روحيه تيمي تضعيف ميشود. روابط درونسازماني دچار چالش ميگردد. غيبتهاي مكرر فشار مضاعفي بر همكاران وارد ميكند. مديريت مجبور به جايگزيني يا پوشش عملكرد ميشود. محيط كاري پرتنش باقي ميماند. كارفرما ممكن است با استعفاهاي غيرمنتظره مواجه شود. در مجموع، عملكرد كلي سازمان آسيب ميبيند.
۴. توصيههايي براي مديريت شخصي استرس شغلياولين گام شناسايي و پذيرش استرس است. استفاده از تمرينات تنفسي آرامبخش مؤثر است. فعاليت بدني منظم روحيه را بالا ميبرد. نوشيدن آب كافي و تغذيه متعادل بسيار مؤثر است. تمركز روي دستاوردهاي كوچك كمككننده است. بايد براي خود مرزهايي قائل شد. زمانبندي كارها از فشار كاري ميكاهد. استراحتهاي كوتاه در روز انرژي را بازيابي ميكند. مشاوره تخصصي نيز بسيار توصيه ميشود.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۰ تير ۱۴۰۴ساعت:
۰۴:۵۶:۱۶ توسط:رها موضوع:

دلايل بروز اضطراب و افسردگي در محيط كارفشار كاري زياد، وظايف بيشازحد يا گنگ، نبود حمايت رواني از طرف مديران و همكاران، و نداشتن امنيت شغلي از جمله عوامل رايج اضطراب و افسردگي هستند. فضاي كاري ناسالم كه در آن رقابت ناسالم، شايعهپراكني و بيعدالتي وجود دارد، تأثير مخربي بر سلامت روان ميگذارد. كارمنداني كه تحت نظارت سمي يا كنترل افراطي هستند، بيشتر دچار احساس بيارزشي و اضطراب ميشوند. زماني كه اهداف كاري غيرواقعي تعيين شود، افراد حس ناكارآمدي پيدا ميكنند. عدم تعادل بين كار و زندگي شخصي نيز عامل مهمي در بروز اين مشكلات است. اگر كارمند فرصت استراحت نداشته باشد، استهلاك رواني اجتنابناپذير است. فشار زماني مداوم و جلسات فرسايشي هم نقش دارند. نداشتن اختيار در تصميمگيري همكاران را منزوي ميكند. در مجموع، محيطهاي ناسالم كاري نقش بزرگي در افزايش اختلالات رواني دارند.
۲. نشانههاي اضطراب و افسردگي در محيط كاركارمندان مضطرب يا افسرده معمولاً تمركز خود را از دست ميدهند. احساس خستگي مداوم و بيانگيزگي از ديگر نشانههاست. ممكن است علاقهاي به وظايف كاري خود نشان ندهند يا از مواجهه با ديگران بگريزند. شكايات جسمي مانند سردرد يا دردهاي عضلاني بدون دليل مشخص نيز رايجاند. همچنين، تغيير در خواب و تغذيه ممكن است رخ دهد. عصبانيت ناگهاني يا تحريكپذيري زياد هم يكي از علائم هشداردهنده است. برخي افراد دچار شك و ترديد مفرط نسبت به عملكرد خود ميشوند. عدم توانايي در تصميمگيري يا اهمالكاري مكرر هم ديده ميشود. در نهايت، دوري از جمع و احساس پوچي يا بيارزشي نشانهاي از مشكلات رواني است.
۳. تأثير اضطراب و افسردگي بر عملكرد شغليوقتي كارمند دچار اضطراب يا افسردگي ميشود، بهرهوري كاهش مييابد. كاهش تمركز و اشتباهات مكرر در كار نتيجه اين وضعيت است. عملكرد پايين ميتواند باعث برخوردهاي منفي با مديران شود. اين امر به نوبه خود وضعيت رواني فرد را وخيمتر ميكند. ناتواني در حفظ روابط حرفهاي سالم از ديگر پيامدهاست. همكاري و كار تيمي نيز بهشدت تحت تأثير قرار ميگيرد. ممكن است فرد بهتدريج به فكر ترك شغل بيفتد. غيبتهاي مكرر هم از پيامدهاي اين وضعيت است. در نهايت، سازمانها نيز از بابت كاهش كارايي نيروي انساني آسيب ميبينند.
۴. راهكارهاي فردي براي مقابله با اضطراب و افسردگي شغلياولين قدم، آگاهي از وضعيت رواني خود و پذيرش آن است. بايد زمانهايي براي استراحت و ريكاوري در نظر گرفت. تكنيكهايي مانند تنفس عميق، مديتيشن و ورزش بسيار مفيد هستند. مديريت زمان و اولويتبندي وظايف نيز فشار رواني را كاهش ميدهد. صحبت با مشاور يا روانشناس كمك بزرگي ميتواند باشد. تقويت ارتباطات اجتماعي با همكاران، حس تعلق را بالا ميبرد. تغذيه سالم، خواب كافي و فعاليت بدني نيز نبايد فراموش شوند. يادگيري مهارت «نه گفتن» به وظايف اضافي نيز مهم است. در صورت نياز، ميتوان با مدير درباره حجم كار يا مشكلات محيطي صحبت كرد.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۰ تير ۱۴۰۴ساعت:
۰۴:۵۶:۱۱ توسط:رها موضوع: